جدول جو
جدول جو

معنی شور افکندن - جستجوی لغت در جدول جو

شور افکندن
آشفتن، ولوله انداختن، آشوب کردن
تصویری از شور افکندن
تصویر شور افکندن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بار افکندن
تصویر بار افکندن
بار را بر زمین گذاشتن انداختن بار
فرهنگ لغت هوشیار
انداختن سپر بر زمین، هزیمت کردن گریختن، عاجز شدن، تسلیم شدن، یا سپر افکندن بر آب. زبون شدن فروتنی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پرتاب کردن تیر بوسیله کمان تفنگ و غیره، طعنه زدن، دعای بد کردن نفرین کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرو افکندن
تصویر فرو افکندن
فرو انداختن به پایین افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپر افکندن
تصویر سپر افکندن
((~. اَ کَ دَ))
تسلیم شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرو افکندن
تصویر فرو افکندن
((فُ. اَ دَ))
به زیر انداختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پر افکندن
تصویر پر افکندن
بال و پر ریختن مرغان پر ریختن، مانده شدن عاجز شدن مقهور شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر افکندن
تصویر پر افکندن
کنایه از اظهار خوف، عجز و زبونی کردن، پر ریختن
فرهنگ فارسی عمید